خلاصه داستان: افلاطون در تمثیل غار می اندیشد: اگر یکی از زندانیان بتواند خود را از زنجیر خود رها کند و از غار بگریزد چه اتفاقی می افتد؟ چه می شد اگر آن زندانی جی، یک پسر بچه 7 ساله بود؟
خلاصه داستان: خلاصه ای از آنچه در زیر و اطراف ما اتفاق می افتد. یک سنجاب و یک موش کوچک به ماجراجویی میروند. آنها رشد می کنند و در مورد زندگی و موانع آن یاد می گیرند.