خلاصه داستان: موتسوکو نوجوان برای کار به توکیو می آید اما به یک تعمیرگاه می رسد. او با خانواده صاحبش دوست می شود. همسایگان هیرومی، نویسنده چاگاوا و تحسین کننده جونوسوکه در کنار آنها در تکامل توکیو پس از جنگ تلاش می کنند.
خلاصه داستان: پس از یک تراژدی خانوادگی، سه نسل از خانواده دیتز به خانه در رودخانه زمستان باز می گردند. زندگی لیدیا که هنوز توسط بیتل جویس تسخیر شده است، وقتی دختر نوجوانش، آسترید، به طور تصادفی دریچه ای به Af را باز می کند، زیر و رو می شود.
خلاصه داستان: ارواح یک زوج متوفی توسط خانواده ای غیرقابل تحمل که به خانه آنها نقل مکان کرده اند مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و یک روح بدخواه را استخدام می کنند تا آنها را بیرون کند.
خلاصه داستان: پس از یافتن عشق، بریجت جونز این سوال را مطرح می کند که آیا او واقعاً همه چیزهایی را دارد که تا به حال آرزوی داشتن آن را داشته است یا خیر.