خلاصه داستان: یاکوب در طی یک مهمانی در آپارتمانشان از دوست پسرش، یورگن، خواستگاری می کند. او بعداً کارولین، همسر برادر یورگن را می بوسد. تبدیل به یک امر می شود.
خلاصه داستان: یک روزنامهنگار سینما با شکاف عمومی همبازیهای فیلمش سر و کار دارد و در عین حال خبرنگاران را دور نگه میدارد، در حالی که یک کارگردان منزوی، چاپ فیلم را گروگان نگه میدارد.
خلاصه داستان: ژان یک مرد خانواده و کارگر کارخانه است که آرزو دارد ترانه سرا شود. او که امیدش را به دختر نوجوانش مروا بسته، او را به مسابقات آوازخوانی می برد که در آن دختر بی دست و پا و چاق تلاش می کند تا آهنگی را ببندد...
خلاصه داستان: در سال 2000، شهری کوچک میزبان مسابقات قهرمانی آرایشگری بریتانیا بود، جایی که یک برنده 2 بار سابق، پسرش، همسر فراری اش و معشوقه خانم فراری همسرش در آنجا زندگی می کنند (نه همه با شرایط صحبت کردن).