خلاصه داستان: انجی مصمم است کریسمس را به تنهایی بگذراند، اما سفر معمولی او به قطار کریسمس تبدیل میشود که او را در شهر زادگاهش در سال 2011 پیاده میکند.
خلاصه داستان: ماجرایی که در اوایل قرن بیستم اتفاق میافتد و بر یک رماننویس محبوب و برخوردهای او با خواستگاران احتمالی، پلیسها، هیولاها و دیگر عوامل حواسپرتی متمرکز است.
خلاصه داستان: رئیس پلیس سندرز (جان هام) در مورد قتل های عجیب دو زن با همین نام تحقیق می کند و شبکه ای از دروغ های شهر کوچک را باز می کند. او با ریتا (تینا فی)، یک همسایه فضول که مشتاق کمک به حل مشکل است آشنا می شود و به سرعت عاشق می شود...