خلاصه داستان: یک هنرمند انگلیسی دل شکسته به امید ادامه زندگی به هوپ آمریکا سفر می کند. او با کشیدن چهره در آنجا شروع می کند. او با مندی ناز دوست می شود. اما پس از آن سابق مکر او ظاهر می شود و می خواهد او را برگرداند.
خلاصه داستان: جو و گیلی قرار می گذارند. آنها متوجه می شوند که خواهر و برادر هستند. جو دور می شود. گیلی متوجه می شود که او برادر جو نیست و جو در حال ازدواج است. آیا او می تواند عروسی را به موقع متوقف کند؟
خلاصه داستان: کیارا بازیگر و دختر مارچلو ماسترویانی و کاترین دونو است. یک تابستان تصمیم می گیرد مانند پدرش زندگی کند. او با چنان اعتقادی مانند او لباس می پوشد، صحبت می کند و نفس می کشد که دیگران شروع به صدا زدن او می کنند "مارس...
خلاصه داستان: سدریک براون بیوه، پرستار بچه مک فی را استخدام می کند تا از هفت فرزند پرخاشگر خود که همه پرستار بچه های قبلی را بدرقه کرده اند، مراقبت کند. دایه مک فی که توسط سایمون و خواهران و برادرانش طعنه زده می شود، از قدرت های عرفانی برای القای نظم استفاده می کند.