خلاصه داستان: هنگامی که گروهی از دوستان نوجوان به یک سفر کمپینگ در تعطیلات بهاری می روند، یک حادثه ناگوار مسابقه ای را با زمان آغاز می کند تا با ارزش ترین دارایی دوست خود را نجات دهند.
خلاصه داستان: پس از چند اتفاق ناگوار، تنها چیزی که راشل میخواهد جایی برای لیسیدن زخمهایش است. فقط به این نتیجه رسید که گرمی او به اشتباه گرفته شده است. با تمام شدن گزینهها برای نجات خانه گرمی از توقیف، ریچل مجبور میشود به او رسیدگی کند...