خلاصه داستان: اندکی قبل از آزادی از زندان، تد ایوانز تهدیدی از سوی مردی که خانوادهاش را به خاطر رانندگی در حالت مستی کشته است دریافت میکند: "اگر با خانواده خود تماس بگیرید، آنها را خواهم کشت".
خلاصه داستان: دینا، یک دختر قاتل، با کنگ که توسط سازمانش خیانت شده است، کار می کند. کنگ با چارلی ملاقات می کند و ارتباط ویژه ای با او برقرار می کند. کنگ قبل از مرگ، چارلی را به "نگهبان روباه خاکستری" جدید تبدیل می کند.
خلاصه داستان: مایک وایت پس از محکومیت طولانی مدت به زندان، به دنیایی میآید که بهشدت توسط تکنولوژی تغییر کرده است و فقط سعی میکند یک زندگی عادی داشته باشد، باشگاه آقایان خود را اداره میکند و از خانوادهاش مراقبت میکند.