خلاصه داستان: زمانی که یک دانش آموز ساده لوح پیش از پزشکی به نام مینا اولین شغل خود را در خانه سالمندان پیدا می کند، دوستی غیرمنتظره ای با لوئیس، یک نوازنده مسن کوبایی، دوباره عشق او به موسیقی را شعله ور می کند و زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد.
خلاصه داستان: آماندا با نقایص فیزیکی دیگران مشکل دارد. هنگامی که والتر، یکی از همکاران او، در حالی که رنگ صورتی از دستش گم شده بود، برای کار حاضر می شود، جهنم از بین می رود.
خلاصه داستان: برادر شوهر رئیس جدید جان به او تجاوز می کند، اما او ماجرا را گزارش نمی کند و طبق معمول به زندگی خود ادامه می دهد. اما سکوت او عواقبی دارد، نه تنها برای او بلکه برای عشقی که به دوستش پیت دارد.
خلاصه داستان: تصمیم اوموت سرنوشت او را تغییر خواهد داد. اوموت که باید بین بیرون بردن سگش و ماندن در خانه یکی را انتخاب کند، بدون اینکه بداند کدام یک درست است، قدم به گزینه های بی نهایت عشق و زندگی می گذارد. یکی عشق خود را نشان خواهد داد...