خلاصه داستان: مولی، روسپی سابق، با کمک ستوان اندروز توانسته زندگی خیابانی خود را ترک کند. او حقوق می خواند و زندگی عادی دارد. هنگامی که اندروز توسط یک باند وحشی کشته می شود، او به عنوان فرشته به خیابان ها باز می گردد تا قاتلان خود را پیدا کند.
خلاصه داستان: صاحب یک بار در شهر کوچک تگزاس متوجه می شود که یکی از کارمندانش با همسرش رابطه نامشروع دارد. زنجیره ای آشفته از سوء تفاهم ها، دروغ ها و شیطنت ها پس از طرح ریزی نقشه ای برای قتل آنها ایجاد می شود.
خلاصه داستان: شش مهمان به طور ناشناس برای صرف شام به یک عمارت عجیب دعوت می شوند، اما پس از کشته شدن میزبان آنها، باید با کارکنان همکاری کنند تا قاتل را با انباشته شدن اجساد شناسایی کنند.