خلاصه داستان: فری بومن بی رحم توسط رئیسش برینک به منطقه زادگاهش برابانت فرستاده می شود تا انتقام حمله به باند آنها را بگیرد. وقتی با دانیل دوستداشتنی ملاقات میکند و درگیریهای خانوادگی قدیمی دوباره ظاهر میشود، برابانت شروع به سوراخ کردن زره فولادی خود میکند.
خلاصه داستان: یک وکیل هیئت منصفه قاضی و جلاد را تبدیل می کند و به دنبال باندی می رود که توسط پسر یک وزیر رهبری می شود که زنان را با فیلم هایی از آنها تهدید می کند.
خلاصه داستان: در حال فرار از کارفرمای سابق خود، یک قاتل بی میل به روستایی دورافتاده پناه می برد که در آنجا با حوادثی روبرو می شود که ماهیت واقعی وجدان او را آزمایش می کند.
خلاصه داستان: ماموریت لحظه آخری کارآگاه جیمز نایت در شیفت روز استقلال تبدیل به مسابقه ای با زمان برای متوقف کردن یک کارگر نامتعادل EMT می شود که خود را به عنوان پلیس نشان می دهد.
خلاصه داستان: آوریل 1940. چشمان جهان به نارویک، شهر کوچکی در شمال نروژ، منبع سنگ آهن مورد نیاز برای ماشین آلات جنگی هیتلر است. از طریق دو ماه جنگ شدید زمستانی، هیتلر اولین شکست خود را متحمل شد.