خلاصه داستان: یک زن در سیاره ای دوردست از خواب بیدار می شود و خدمه ایستگاه فضایی خود را به طرز شرورانه ای کشته می کند. تحقیقات او در مورد آنچه اتفاق افتاده است ، زنجیره ای وحشتناک از وقایع را در حرکت می گذارد.
خلاصه داستان: یک گرگ گرگ در لس آنجلس زندگی سه بزرگسال جوان را تغییر می دهد که پس از اینکه توسط جانور مورد آزار و اذیت قرار می گیرند ، یاد می گیرند که باید آن را بکشند تا خودشان گرگ شوند.
خلاصه داستان: هنگامی که طوفان سنگین رخ می دهد ، طوفانی نبود که یک خانواده باید از آن ترس داشته باشند اما مردم و اشخاص غیر انسانی که برای آنها بیرون هستند.
خلاصه داستان: 5 جوان نروژی برای اسنوبرد به کوه ها می روند. یکی پایش می شکند و به زودی هوا تاریک می شود، بنابراین آنها شب را در هتلی بزرگ و متروکه می گذرانند که 30 سال پیش بسته شده است. آنها تنها نیستند.
خلاصه داستان: جانیک در بیمارستان از خواب بیدار می شود. همه دوستانش مرده اند. وقتی از راهروهای تاریک عبور می کند، فکر می کند تنها مانده است. اما کابوس هنوز تمام نشده است.