خلاصه داستان: نوجوانی پس از نقل مکان با مادرش به شهر کوچکی متوجه می شود که در خانه ای در انتهای خیابان تصادفی رخ داده است. وقتی او با پسری دوست می شود اوضاع پیچیده تر می شود. قتل مضاعف تصادفی نیست.
خلاصه داستان: مارتین تنهای آشفته با الهام از دکتر هیتر خیالی، رویای ایجاد یک صدپا 12 نفره را در سر می پروراند و تصمیم می گیرد تا فانتزی بیمار خود را تحقق بخشد.
خلاصه داستان: وقتی گروهی از افراد نامناسب توسط شخص ثالث ناشناس استخدام میشوند تا خانهای متروک را به سرقت ببرند و نوار VHS کمیاب به دست آورند، بیشتر از آنچه که چانهزنی میکردند، فیلمهای پیدا میکنند.