خلاصه داستان: مصطفی کمال که از مدرسه نظامی به عنوان یک میهن پرست آرمانگرا فارغ التحصیل شد، افسر ارتش عثمانی است که با افتخار یونیفرم خود را می پوشد. او متوجه می شود که امپراتوری عثمانی کم کم در حال پوسیدن است.
خلاصه داستان: پس از 20 سال، اودیسه سرانجام به ایتاکا بازمیگردد، جایی که میبیند همسرش توسط خواستگارانی که برای پادشاه شدن با هم رقابت میکنند زندانی شده و پسرش در معرض مرگ به دست آنهاست. اودیسه برای بازگرداندن خانواده و تمام چیزهایی که از دست داده است، باید خود را دوباره کشف کند...
خلاصه داستان: در سال 1985، پدر فداکار، بیل فورلونگ، اسرار آزاردهندهای را که در صومعه محلی نگهداری میشود، کشف میکند و حقایق تکاندهنده خود را کشف میکند.