خلاصه داستان: یک زن و شوهر ، سلیم و تاسیا ، که برای عروسی خود آماده می شوند. با این حال ، برنامه های مبارک آنها مختل می شود که عمه سلیم ، تنها خویشاوند خون او ، می میرد.
خلاصه داستان: الویرا را دنبال می کند که او در یک قلمرو که در آن زیبایی سلطنت می کند ، در برابر پله پله زرق و برق دار خود می جنگد. او در میان یک رقابت بی رحمانه برای کمال جسمی ، به اقدامات شدید برای اسیر شاهزاده متوسل می شود.