خلاصه داستان: جینجر پس از فرار از مزرعه تویدی، پناهگاه جزیره ای آرام برای کل گله پیدا کرده است. اما در سرزمین اصلی، تمام جوجهها با تهدید جدیدی روبرو میشوند و جینجر و تیمش تصمیم میگیرند وارد آن شوند.
خلاصه داستان: در پلینزی باستان، هنگامی که نفرین وحشتناکی که نیمه خدای مائوئی وارد جزیره موآنا میکند، به ندای اقیانوس پاسخ میدهد تا به دنبال مائویی باشد تا اوضاع را درست کند.
خلاصه داستان: در حالی که سیاره اصلی سپاه گرین لنترن با نبردی با یک دشمن باستانی روبرو می شود، هال جردن با بیان داستان هایی از اولین گرین لنترن و چند تن از رفقای هال، سرباز جدید آریسیا را برای درگیری آینده آماده می کند.