خلاصه داستان: دونالد خیلی سریع رانندگی می کند و یک لاستیک را می پرد. البته با این دلقک تعویض آن کار ساده ای نیست. ابتدا باید با جک بجنگد، سپس لوله داخلی به شدت وصله شده، سپس چسب روی پچ، سپس پمپ، و...
خلاصه داستان: زیتون یک ایستگاه خدمات را اداره می کند. دریاسالار داخل میشود و از الیو میخواهد تا کمی هوا در لاستیکاش بگذارد، در حالی که او به سمت یک سیگارفروشی میرود. در همین حین، پسرها در یک مرخصی 24 ساعته می ایستند و شروع به «مفید بودن» می کنند - که البته به این معنی است که ...
خلاصه داستان: یک بازی بسکتبال Goofs \"Polytechnic U. vs. University U.\" که در آن بازیکنان با عصبانیت بازی می کنند و اغلب قوانین بازی را زیر پا می گذارند. همه بازیکنان به نام هنرمندان دیزنی نامگذاری شده اند.
خلاصه داستان: پوپای و اولیو در یک سافاری هستند، او با اسلحه و او با دوربین. او برای تعقیب یک میمون سرگردان است و در بلوتو به عنوان شخصیتی شبیه به تارزان اتفاق می افتد. او نیز مانند او کتک خورده است، بنابراین او کمی خودنمایی می کند. پاپی بالاخره گیر می آورد...
خلاصه داستان: دونالد در حال گوش دادن به یک برنامه آشپزی رادیویی در حالی که دسته ای از وافل ها را مخلوط می کند. اما حواسش پرت شده و به جای بکینگ پودر از سیمان لاستیکی استفاده می کند.