خلاصه داستان: مردی را از مردگان برمی گردانند تا در جهنم مزارع نیشکر کار کند. 55 سال بعد، یک نوجوان هائیتی راز خانواده خود را به دوستانش می گوید - بدون اینکه شک کند که یکی از آنها را مجبور به انجام کارهای غیرقابل جبران کند.
خلاصه داستان: راجر پسری است که هیچ کس نمی تواند ببیند و آماندا او را برای به اشتراک گذاشتن ماجراهای ساختگی هیجان انگیز خود تصور کرده است. زمانی که راجر به تنهایی به شهر خیالی ها می رسد، جایی که تخیل های فراموش شده در آن زندگی می کنند و کار پیدا می کنند، با تهدیدی مرموز روبرو می شود.
خلاصه داستان: بلال ایروینگ را دنبال میکند که از او خواسته میشود کمک مربی تیم دبیرستانی سابقش باشد. بلال می آموزد که مربیگری واقعی بسیار بیشتر از آموزش ساده بازی است.
خلاصه داستان: از آنجا که پادشاهی او توسط ترک ها تهدید می شود، شاهزاده جوان ولاد تپس باید تبدیل به هیولایی شود که مردم خود از آن می ترسند تا قدرت لازم برای محافظت از خانواده خود و خانواده های پادشاهی خود را به دست آورد.